یک کلمه حرف حساب
از دولتی سر تکنولوژی زد به سرم که جایی نوشته های گاه و بی گاهم را در معرض دید چند نفری که اهل دل هستند بگذارم، از قضای روزگار و بخت این بار استثنائا سازگار با کسانی آشنا شدم و لطفشان شامل حالم شد و چند نفری هستند که به من سر می زنند و این نوشته های بی سر و ته را می خوانند و گهگاهی نظراتی هم اظهار می کنند که شایسته تشکر است!
اما با توجه به کلیه نظرهایی که به دستم رسیده فکر می کنم این نوشتن هم فقط گسترش افسردگی خودم به دیگران و ترویج نا امیدی از زندگی شده! نا خواسته افسرده ای وارد محفلتان شده و قصد افسرده سازی محفلتان را دارد و این برای من بسیار ناگوارتر از ننوشتن است! حتی در این چند روز کار به جایی رسیده که دوستان قدیمی هم از این که هم صحبتی چون گذشته نیستم گلایه می کنند!
با این نوشته نه این که بخواهم از این جمع دوستانه خدا حافظی بکنم! نه خواهم بود و به وبلاگ دوستان سرک خواهم کشید اما شاید دیگر کمتر بنویسم!