ترانه
توی شبهای نبودت، منم و ماه و ستاره
تو شبی که تو نباشی ماه دیگه معنی نداره
کاش تو این خلوت بی تو، بغض من دووم بیاره
نذاره که روح ابرا، گریه شه واست بباره!
سهم تو رفتن بی من، سهم من موندن بی تو
چشم من خیره به جاده، تابلوها رو می شماره
تو برو راهی نمونده، حرفی نیست برای گفتن
چشم به راه تو می مونه دلی که چاره نداره
رفتی و بهارِ موهام، پر شد از برف زمستون
انگاری که بی تو هر روز، یه خزون بی بهاره!
دیگه فرصتی نمونده، راه پیش و پس ندارم
منم و بغض نبودت، شعرم و دفتر پاره